علی نصیر نقاش دشواری است. متضادِ استادکار است: نازککاری را از کارش بیرون کرده است. تمامی آن فعالیتی که نقاش برای اتمام اثر به کار میبرد، پر کردن گوشهها، پوشاندن آخرین نقاط سفید بوم یا کاغذ، دورگیری لبهها، تلاش برای یافتن خاکستریهای رنگی درست و خطوط استواری که مهارت طراحی را به نمایش بگذارد، در کار او مفقود است.
با این حال، علی نصیر نقاش دقیقی است. صرفاً آنچه را بیننده باید ببیند به نمایش میگذارد. اگر قرار است شلوغی را نشان دهد شلوغی را نشان میدهد، بدون اجزای شلوغی یا مابهازاء آنها. اگر قرار است فیگور مردی را نشان بدهد نشان میدهد که مردی است. اگر لازم باشد کلاهش را هم نشان میدهد و طبقهی اجتماعی یا سناش را، اگر نباشد به همان مرد بودناش بسنده میکند. رنگ هم که میگذارد به همچنین. اگر آبی بخواهد میگذارد، به همان مقداری که لازم دارد. نقاشیهایش گاه بسیار پرکارند، اما هرگونه «کار» اضافی را حذف کرده است. در فرایندشان حداقلی هستند، در محصولشان نه.
خصلت مینیمالیستی ندارند. نه آرامش صوفیانه در آنها هست (فنگشویی اشکال و رنگها) نه کیفیتی پاستورال در معنای اروپایی کلمه (جنگلهای ذهنیِ علی نصیر، به معنای واقعی کلمه جنگلاند فاقد زیبایی آراسته و پیراستهی «منظره»؛ در خود و برای خود روییدهاند و نه در پاسخ به نگاه بیننده). نقاشیهایی بسیار شهریاند (محصول جهانی امروزی) ولی بسیار شخصی، و بسیار تنها و مستقل. به بیرون از خود تنها در حدی که به «خود» مربوط باشد توجه میکنند.
نقاشیهای علی نصیر متضادِ آثار انتزاعیاند. ابداً سطح نمیسازند، لایهلایه به عمق میروند، در پلانهای مختلف. هرگونه توجه را به مادیت خود پس میزنند. دقت ریاضی ندارند، استحکام زمخت داربست را دارند. برای خوشایند ذهنی همگانی ساخته نشدهاند. به کمال بیاعتنایند و نقاشیهایی بسیار مغرورند. برای زیبایی هیچکجا کشیده نشدهاند. نقاشیهای کارگاهاند نه گالری. به نمایش گذاشتنشان مثل به نمایش گذاشتن دفترچهی خاطرات عجیب است.
آثار او سمجاند و مصر. سالهاست راه خود را میروند و مسیر خود را میپیمایند. به نادیده گرفته شدن بیاعتنایند. مانند زیبارویان، میدانند که دیده میشوند. نقاشیهای علی نصیر متضادِ عکساند: نمیگویند «این را ببین». نمیگویند «این لحظهی ویژه را برایت جدا کردهام». دریچههایی هستند به درون ذهنی که بیوقفه همینگونه نگاه میکند. میگویند «این فرصت را داری که «این» لحظهی «این» ذهن را ببینی. برای دیدن لحظههای دیگر به سروقت نقاشیهای دیگر برو.»
معنا ندارد بگویی کدام نقاشی علی نصیر بهتر است. با هم یکسان نیستند، معادلاند. در آثاری که کادر دایره دارند حتا به چارچوب و کادر هم بیاعتنایی میکند. از استوانهی شهرفرنگ به داخل یک ذهن نگاه میکنی. من زن و مرد نقاشیهای علی نصیر را دوست دارم. این ایستادنشان را در جهان.