خوشساختی هموساپینسهای مسعود اخوانجم تنها ویژگی خاص آثار او نیست بلکه این انسانهای زیبا با دید ۳۶۰ درجه بسیار خاصشان باعث میشوند مخاطبی که دور این آثار راه میرود، لحظه لحظه دچار شگفتی شود؛ ترکیب صفحهها در این فرمهای مذاب باعث شده که در زوایای مختلف شکلی جدید به خود بگیرند. در این فیگورهای انسانیبدون جنسیت، حرکت، خصوصیتی بارز است. استفاده از فیگور رویکردی جدید در مجسمهسازی معاصر نیست ولی رویکرد مسعود اخوانجم به فیگور با استفاده از عنصر حرکت و در کنار آن، استفاده از متریالی که بیشتر در صنعت و معماری استفاده میشود تا در مجسمهسازی، با توجه به اینکه تعداد هنرمندانی که ازین متریال استفاده میکنند، انگشت شمار است، بیشک رویکردی جدیدی محسوب میشود. مخاطبان قادراند خودشان را در آثار ببینند و آثار درواقع بازنمایی آرمانی از هوموساپینسهای زیباست که بر دگرگونههای انسان غلبه کردهاند، آیا ما به اندازه آنها زیبا هستیم؟ آیا ما آن تصویری که هوموساپینسهای باستانی از خود داشتند داریم و آیا ما به نهایت آن غایتی که در ما، در هوموساپینسهای غالب، وجود دارد رسیدهایم؟ اگر نه چند هزار سال دیگر باید تلاش کنیم تا به غایت و هدف خودمان برسیم؟
آثار مسعود اخوانجم، به علت تضاد بین ارگانیک بودن آنها و ساخت آنها، که صنعتی مینماید، تقابل درونی همیشگی انسانها را نشان میدهد، تقابلی که هرکدام از ما هنگام تلاش برای پیروز شدن به غرایز، با آن رو به رو میشویم. این تلاش، برای زیبا آفریده شدن این مجسمهها، مخاطب را وادار به تفکر میکند؛ اگر روزی انسانها موفق به خلق مجسمهای زیباتر از خودشان شوند، در آخر مجسمه باقی خواهد ماند، زیبایی و زیبایی و فقط زیباییست که ماندنیست.
گالری خاک - بهمن ۹۷